احمد خیری نوشت: در این چهار دههای که از انقلاب اسلامی میگذرد ادبیات مقاومت چه ازنظر کمی و چه به لحاظ کیفی شکل و ساختار خوبی به خود گرفته است اما تا نقطه مطلوب فاصله داریم.
مقاومت، یکی از مفاهیم اساسی در قاموس هر ملت است و ریشه در گذشتههاي دور دارد. با ظهور اسلام و در سایه آموزههای متعالی و زندگی بخش قرآن و همچنین رهنمودهای پیامبر اعظم(ص) مفهوم مقاومت جان دوبارهای گرفت.
انسان صلح طلب و عزتمند بصورت فطری هیچ زمانی تاب و تحمل زشتی و پلیدی را ندارد و در قالبهای مختلف ستیز و مقابله خود را به تصویر میکشد. شاید به جرات بتوان گفت که کلمه و کلام شیواترین و تاثیر گذارترین سلاح رویارویی با بدی، پلیدی و زشتی ست.
در تاریخ صدر اسلام ادیبان و شاعرانی بودند که با سلاح زبان و بکارگیری ذوق هنری خود در هنگام مقابله با ظالمان به گونهای دیگر به وظیفه خود عمل میکردند و به دفاع از ارزشهای اسلام و قرآن میپرداختند.
قرآن کریم به عنوان کامل ترین سند هدایت بشر، مقوله مقاومت را از ضروریات بشمار میآورد چرا که بدون آن ظلم و فساد ماندگار و فراگیر خواهد شد. مقاومت با بسیاری از آیات قرآن روابط معناداری دارد و این مفهوم مبتنی بر فطرت توحید و عدالت است.
خداوند در بخشهای مختلف همچون سوره بقره، نساء و آل عمران با اشاره به حوادث صدر اسلام ضرورت مقاومت و پایداری را به خوبی تشریح میکند. پرداختن قابل توجه این کتاب آسمانی به این مقوله، میرساند که تعالی کمال و سعادت بشر را در سایه مقاومت امکان پذیر میداند. این تاکید به ما میفهماند که مقاومت یک امر طبیعی محض نیست بلکه قداست و بعد ارزشی نیز دارد.
ادبیات آینه فرهنگ یک ملت است فرهنگی که در دل و جان انسانهاست و به صورتهای مختلف متجلی میشود. ادبیات میتواند بر احساسات و اندیشهها، تصمیم سازیها، آیندهسازی جوامع انسانی تاثیر گذار و تحول آفرین باشد.
ادبیات مقاومت ادبیاتی است که خود را متلزم به پرداختن به آرمان های اقشار مظلوم جامعه میداند و به هر اثر هنری شامل شعر، داستان و نمايشنا، ترانه و سرودهایی گفته ميشود که با توجه به شرایط خاصی تولید میشود. این نوع ادبیات واقعیت گرا، فریاد گونه و جریان ساز است و بستری است برای به تصویر کشیدن مظلومیت ها و فرهنگ مقاومت یک ملت.این نوع ادبیات در کشور ما از قداست خاصی برخوردار است و خط و مشی متفاوتی دارد زیرا از خواستگاهی فطری سرچشمه می گیرد و مورد تایید قران و سیره ائمه معصومین (ع) نیز است.
وجه بارز این گونه ادبیات در نوع مضمون و پیامی ست که در آن نهفته است. آثار هنری و ادبی در این قالب، آینه تمام نمای مردانگی ها و شجاعت مردمی ست که در پی قرنها مقابل ظلم و ستم ایستادگی کردند. دراین نوع ادبیات از ناامیدی و خمودگی خبری نیست در تمام جلوههای این نوع ادب نشان از مضمون پایداری، مبارزه و امید است.
مفهوم مقاومت محدود به میدان نبرد نیست هر نوع مقاومتی را شامل میشود و همه عرصههای فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و نظامی را دربر میگیرد. این فرهنگ، شمولی عام دارد و هر کس به گونهای در تلاش است تا از آرمانها و ارزشها خود دفاع کند. باور ما بر این است که ادبیات مقاوت ادبیاتی متعهد است و نوعی رشد یافتگی و امید در اندیشه آثار این نوع ادبیات به چشم میخورد. هنرمندان و نویسندگان نیز با این التزام، در قالبهای مختلف هنری و ادبی با خلق آثار مترتبط در تلاش هستند تا در این مسیر ادای تکلیف کنند.
یکی از شاخص ترین عناصر موجود در ادبیات مقاومت، جهانی بودن و بدون مرز بودن آن است. فقط در محدوده مبارزه و پایداری مردم یک دوره خاصی محصور نمیشود و فرهنگ و مفاهیم اصلی آن به دیگر ملتها و نسلهای بعدی منتقل میشود. این ادبیات در هر قالبی ساخته و پرداخته شود و از هر زوایهای که به آن نگاه شود زبان مشترکی دارد.
در این چهار دههای که از انقلاب اسلامی میگذرد ادبیات مقاومت چه ازنظر کمی و چه به لحاظ کیفی شکل و ساختار خوبی به خود گرفته است اما تا نقطه مطلوب فاصله داریم. با توجه به تمام تلاشها و اقداماتی که در این شاخه از ادبیات صورت گرفته است اما دیده میشود که از فرصتها و ظرفیتها به درستی در این راستا استفاده نمیشود و آثار خلاقانه و مخاطب پسند کمتر به چشم میخورد. امید است که با طرح تولید آثار فاخر، به فرموده رهبر معظم انقلاب بتوانیم کشور را از ادبیات وارداتی بی نیاز کنیم.
نظر شما